- اذیت کردن
- رنجه داشتن رانکنیدن آزار کردن آزردن تصدیع دادن عذاب دادن معذب داشتن تعذیب رنجه داشتن
معنی اذیت کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- اذیت کردن
- آزردن، پژولیده کردن
![تصویری از اذیت کردن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/sre/0/0/0/0/2/sre-0000266.jpg)
- اذیت کردن
- Badger
![تصویری از اذیت کردن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/fa2en/0/0/0/0/1/fa2en-0000159.jpg)
- اذیت کردن
- доставать
- اذیت کردن
- belästigen
- اذیت کردن
- турбувати
- اذیت کردن
- dokuczać
- اذیت کردن
- importunar
- اذیت کردن
- infastidire
- اذیت کردن
- importuner
- اذیت کردن
- lastigvallen
- اذیت کردن
- mengganggu
- اذیت کردن
- परेशान करना
- اذیت کردن
- rahatsız etmek
- اذیت کردن
- বিরক্ত করা
- اذیت کردن
- پریشان کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زنده کردن، آباد کردن از نو به رونق و رواج آوردن، از سختی شدید رهایی دادن، اکسید کردن یعنی گرفتن و کم کردن اکسیژن یا کلر و یا ظرفیت یک جسم
رنج بردن آزاربردن رنج بردن آزار دیدن متحمل آزار و شکنجه و عذاب شدن
گرفتار کردن بندی کردن دستگیر کردن گرفتارکردن دستگیر کردن بحبس و بند در آوردن
![تصویری از انفت کردن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/2/1/amd-0022169.jpg)
کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن، انفت داشتن، برای مثال هر آینه انفت کرده باشد از دانش / کسی که جز به ثنای تو باشدش مفخر (عثمان مختاری - ۲۰۶)
گفت و گو کردن شبانه گفتگو کردن و تصمیم گرفتن بهنگام شب: چون مقصد و مقصود قوم بر آن موجب که مبیت کرده بودند میسر نشد بجرجان رفتند